PDCA توسط آقای والتر ادواردز دمینگ در دهه ۱۹۳۰ معرفی شد. وی که در سال ۱۹۰۰ در منطقه آیووای ایالات متحده امریکا به دینا آمد، دارای مدرک دکترای رشتهی ریاضیوفیزیک از دانشگاه ییل بود. او ابتدا این نظریه را در زادگاه خود معرفی نمود که با استقبال سرد مواجه شد؛ پس از آن، دکتر دمینگ این نظریه را با دانشمندان ژاپنی مطرح نمودند که مورد استقبال آنها قرار گرفت. پس از همکاری نزدیک آنها و استفاده از نظریات دمینگ در صنعت ژاپن، آن کشور به واسطهی نظریهی دکتر ادواردز دمینگ پیشرفتهای زیادی نمود. این مدل، چهارچوبی برای بهبود فرآیند یا سیستم فراهم میکند. هرگاه نواحی قابل بهبود، شناسایی شود، این مدل میتواند به عنوان راهنمائی برای بهبود پروژههایی خاص مورد استفاده قرار گیرد. این روش مدلی پویاست و بطور مستمر سیستم را زیر نظر داشته و باعث بهبود آن میگردد.
در دنیای مدرن امروز کسب و کارها هر روز به فکر توسعه تجارت خود هستند از این رو از هر روش و شیوه ای برای بهبود فراید کارهای خود بهره می برند اما یکی از شیوه هایی که مدت ها است در حوزه کسب و کار نتیجه خوبی را در برداشته است استفاده از از چرخه دمینگ PDCA) مدل برای بهبود مستمر)است. اما PDCA چیست؟
PDCA از ابتدای کلمات Plan، Do، Check و Act گرفته شده است که به ترتیب به معنی برنامه ریزی، انجام دادن، چک کردن و عمل کردن است. در حقیقت این چرخه، یک چرخه کاری ۴ مرحله ای است که برای انجام تغییرات و بهبود فرایند در کسب و کار صورت می گیرد. این چرخه چندین بار برای بهبود مستمر تکرار می شود. اما چه زمانی از این چرخه استفاده می شود؟ باید گفت وقتی که به بهبود مستمر در کسب و کار نیاز است بنابراین از این الگو می توان استفاده کرد. از سوی دیگر وقتی کسب و کاری می خواهد یک طرح و پروژه را شروع کند نیز می توان از این چرخه بهره برد.
وقتی که به پیشرفت جدید و یا پیشرفت در طراحی یک فرایند و بهبود محصول و خدمات نیاز است این چرخه است که به کمک می آید تا فرایند طراحی شده بهبود یابد. از سوی دیگر می توان گفت برای تعریف یک فرایند کار و مستمر به این چرخه نیاز است. وقتی برنامه ریزی جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل ، بررسی اولویت ها و مشکلات و ریشه علت ها و برای هرگونه تغییر از این چرخه استفاده می شود.